سرباز وطنsarbaz-e-vatan

ساخت وبلاگ
بسمه تعالی در محاورات روزمره  جملات و کلماتی بین آدمها رد و بدل میشود که همه را به یک مطلب و موضوع بسیار مهم  توجه میدهد" ترس از خدا" از خدا نمیترسی؟ یعنی آدم بدی هستی!! بترس از خدا. ضرورت ترس از خدا فلانی آدم خدا ترسیست.یعنی آدم خوبیست!! و.... همه اینها سالهاست به ما القاء میکند که باید از خدا بترسیم و اگر نترسیم ، پس انسان مومن و معتقدی نیستیم!! به راستی چرا؟ چرا باید از خدا ترسید؟ مدتیست این پرسش ذهنم را به خود مشغول کرده که چرا باید از خداوند رحمان، رحیم و کریم و صدها صفت کریمانه ترسید؟ مگر نعوذبالله خدا مخوف و ترسناک است.؟ خداوندی کلیه کرات را به تسخیر در آورده تا مخلوقاتش و در راس آنها انسانها از آن بهره گیرند خدواندی که جمات و نبات را خلق کرده و به بشر ارازنی داشته خداوندی که انسان را از علق خلق کرده و از هیچ به هستی هدایت کرده خداوندی که برای هدایت ابناء بشر یکصد و بیست و چهار هزار رسول و پیامبر مبعوث کرده خداوندی که از اولین ساعت خلقت تا دم مردن بشر لحظه ای و تنها لحظه ایی از بندگانش غافل نیست و.... به راستی این خداوند مستوجب و مستحق خوف و ترس است؟ به راستی نمی فهمم چرا باید از خدا ترسید. اگر ارتباط خود را نسبت به خداوند ارتباط خالق و مخلوقی بدانیم ، که یقینا اینگونه است، چرا باید مخلوق از خالق بترسد؟ ساده تر بگویم ، ارتباط انسانها با والدین در مقیاسی کوچکتر به نوعی رابطه خالق و مخلوق است. آیا ضرورتی دارد انسانها از والدین خود خوف داشته باشند و اگر این ترس و خوف بین فرزند و والدینش برقرار نبود باید بگویم بچه، بچه خوبی نیست؟ اگر منظور از ترس اطاعت از فرامین خداوند و مومن به فرستادگانش تعبیر میشود ، باید معروض بدارم که تعبیر شایسته و مناسبی نیست. زیرا همانگ سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 10 تاريخ : شنبه 16 بهمن 1400 ساعت: 19:01

گام اول: ایده بررسی از مرجع بازگشت طبق کپی رایت در عصر دهکده جهانی، در روزگاری که به لطف پدیده های تکنولوژی امکان مکاتبه، دیدار و مکالمه به طرفه العینی از این طرف دنیا تا آنسوی کره خاکی و حتی ماوراء آن مقدور میسور می باشد، صحبت سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 22:45

قسمت هشتم_ شوک با تابش نور خورشید به خود میام، نمیدانم خوابیدم؟ یا احساس خوابیدن داشتم، بیش از دو شبانه روز فرصتی هر چند کوتاه برای خوابیدن فراهم نشده بود، هر چه بود از زمان نماز صبح تا طلوع آفتاب را در هشیاری نبودم، خدا میداند خواب یا بیهوشی؟!دهانم خشک و زبانم به سقف دهان چسپیده، به سختی به پهلو چرخیده قمقه را از غلافش خارج میکنم، با تکانی مختصر متوجه خالی بودنش میشوم، نا امیدانه دربش را باز و وارونه به سمت دهانم میبرم، چند قطره آب گرما خورده با طعمی مشمئز کننده روی زبانم میچکد، این آب مزه هر چیزی میدهد جز آب، مانند اب ته حوض که ماهها زیر آفتاب مانده سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

قسمت نهم_غذای گرم ...بعد اینکه خنده های حمید تمام میشه و شکر خدا هواپیمای دشمن موفق به زدن اهدافش نمیشه، به آرامی مسیر خود را به طرف خط ادامه میدیم، خط نسبت به روزها و شبهای گذشته آرامتر شده، خبر میرسه که نیروهای ما از سمت راست(حمیدیه) و چپ( مارد) توانسته پیشروی کرده و متجاوز را به عقب رانده اند. این خبر روحیه ما را مضاعف کرده و یک خبر شکمی! هم خوشحالی ما را بیشتر میکند، آخه ما شش روز میشه که غذای گرم نخوردیم، ساعت حدود یک بعد از ظهر سر و کله بچه های آشپزخانه پیدا میشه، اما همین موقع عراقیها ویرشون میگیره!! شروع میکنن جاده را زیر آتش سنگین گرفتن!، گلوله بارا سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

قسمت دهم_سکونروز هفتم عملیات یعنی14خرداد بود، تقریبا استقرار ما بر روی جاده تثبیت شده و از طرفی با پیشروی نیروهای چپ و راست ما، یعنی پادگان حمید و مارد، تا اندازه ای عراقیها را از باز پسگیری جاده و عقب راندن ما نا امید کرده بود، اما همچنان به تلاش مذبوحانه خود ادامه میدادند، آتشبار ی بی هدف و تیر اندازی های ایضایی کار امروز عراقیها بود. بچه های شناسایی خبر از عقب نشینی عراقیها به طرف مرز و ایجاد استحکامات جدید در مقابل ما میداد، حالا وقتش بود که ضربه جدیدی به دشمن وارد کرد تا فرصت سازماندهی مجدد از او گرفته شود، به همین خاطر با ملحق شدن نیروهای تازه نف سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

قسمت یازدهم_ دلاور بکدستتا یادم نرفته جریان دلاوری را که با یکدست پشت لودر نشسته بود و سنگر ساز بی سنگر بود را روایت کنم، روایتی که بی شباهت به داستانهای اساطیری نیست و با این تفاوت که این داستان واقعی و در مقابل دیدگان من رخ داده و هنوز با گذشت سی و چند سال مرا مدهوش شجاعت و شهامت خود کرده است....اما داستان دلاور یکدست ما چگونه بود؟صبح روز چهاردهم که مطابق معمول این روزها تنها فرصت چرتی یکی دو ساعته از اذان صبح تا طلوع آفتاب را پیدا میکردیم، با صدای ماشین آلات راهسازی که این روزها. نه برای راهسازی بلکه برای تسطیح زمین و سنگر سازی استفاده میشد از چرت بید سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

قسمت دوازدهم_فرشتگان سوخته ...بعد گذشت هفت روز از آغاز عملیات وقتش شده بود که ضربه دیگری به دشمن وارد شود و اهداف پیش بینی شده دیگری تسخیر گردد، در این هفت روز دشمن هر گونه تلاشی برای بازپسگیری جاده اهواز،خرمشهر و پادگان حمید که از مواضع استراتژیک و حیاتی منطقه را انجام داد و ناکام ماند، حالا با سازماندهی مجدد نیروها و آمدن نیروهای تازه نفس، آماده بودیم تا ضربه مهلک دیگری بر پیکر دشمن وارد کنیم. شب پانزدهم خرداد در عملیاتی هماهنگ از جاده عبور و از سه جهت به دشمن حمله ور شدیم، اینبار آسانتر از آنچه پیش بینی میشد، دشمن جا خالی کرد و پیشروی ما به سوی خرمش سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

قسمت سیزدهم_بمب خوشه ای ...در موقعیت جدید امنیت به مراتب کمتر شده بود، عراقیها که شکستهای پی در پی خشمگینشان کرده بود، هر چه در توان داشتند و هرگونه سلاحی که در اختیار داشتند به کار میگرفتند تا پیشروی ما را متوقف کنند و از دستیابی به اهداف عملیات محروم، از طرفی در صحنه بین المللی جنب و جوش قابل توجه در حال شکل گرفتن بود، حامیان صدام که هر گونه کمک تسلیحاتی و مالی در اختیارش قرار داده بودند، نمیتوانستند پیروزیهای پی در پی ایران را باور و هضم کنند، از اینرو پیشنهادهای رنگارنگ از جمله جبران خسارت و بازگشت عراق به مرزهای تعیین شده را مطرح میکردند، حتی رئی سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

قسمت پانزدهم_ طلیعه پیروزی ...با انجام این مرحله تقریبا خونین شهر در محاصره ما قرار گرفته و از دور دست شمایی از شهر ویران شده، شهر که نه دژ و پایگاه نظامی عراقیها، همانجایی که 20 ماه قبل بعد از 50روز دفاع قهرمانانه مرد و زن و کودک خرمشهری با دستهای خالی، به تصرف دشمن درآمده و در خیال خام آنها « معمره» نام گرفته و به خاک عراق ملحق شده بودند، آنها خوابها برای خرمشهر دیده بودند، آنها تصور میکردند تکه جدا شده از پیکر ایران مادام العمر ضمیمه عراق شده و برایش فرماندار و... منصوب کرده بودند،..با فروکش کردن آتش عملیات شب قبل و تابش خورشید، خرابه های شهر در سراب بیا سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : torbehbaro بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03

به نام یاور محرومان چند صباحیست که دلمشغولی دنیوی و خاصه سرگرم بودن به شبکه های اجتماعی مرا از نوشتن غافل کرده و کمتر مینویسم. دیروز که قصد رفتن به شهر را داشته و مطابق معمول با وسیله نقلیه عمومی(تاکسی) میرفتم. گوینده خبر ورزشی رادیو از حواشی شهر آورد معروف و بی خاصیت پایتخت میگفت و جالبترین نکته اش این بود که" قیمت بلیط در بازار سیاه به چهارصد هزار تومان رسید" ، برایم خیلی جالب بود با همه مشکلاتی که دور و بر ما دیده میشود و همه مشقتهای اقتصادی که طبقات متوسط به پایین جامعه با آن دست به گریبان هستند، آدمهایی هم در همین جامعه هستند که برای دو ساعت تفریح و سرباز وطنsarbaz-e-vatan...ادامه مطلب
ما را در سایت سرباز وطنsarbaz-e-vatan دنبال می کنید

برچسب : چشمها را باید شست,چشمها را باید شست به انگلیسی,چشمها را باید شست جور دیگر باید دید به انگلیسی,چشمها را باید شست سهراب سپهری,چشمها را بايد شست,چشمها را باید شست از سهراب سپهری,چشمها را باید شست جور دیگر,چشمها را باید شست محمود معظمی,چشمها را باید شست عصار,چشمها را باید شست شعر کامل, نویسنده : torbehbaro بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 4:03